مسئول بودن کودکان و روانشناسی

چرا کودکان مسئول رفتار خود نیستند؟ نکات و حقایق جالب

folderمشاوره کودک و نوجوان
commentsبدون دیدگاه

در دنیای رشد و توسعه انسانی، بحث مسئولیت‌پذیری کودکان از همیشه موضوعی داغ و پیچیده بوده است. در حالی که ممکن است تصور شود که هر فرد، حتی اگر کوچک باشد، باید پاسخگو باشد، اما از منظر علمی و روانشناختی دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان، به ویژه در سنین پایین، نمی‌توانند بطور کامل مسئول رفتارهای خود محسوب شوند. در ادامه به تشریح این موضوع به زبان ساده و در عین حال عمیق پرداخته و نکات و حقایق جالبی را نیز بیان می‌کنیم.

۱. رشد مغز و تأخیر در بلوغ عصبی

از مهم‌ترین دلایلی که کودکان مسئولیت کامل رفتارهایشان را ندارند، ساختار و عملکرد مغز آن‌هاست.

  • توسعه ناقص قشر پیش‌جلویی: قشر پیش‌جلویی مغز، قسمتی که مسئول تصمیم‌گیری، کنترل تکانه و برنامه‌ریزی است، تا اواسط نوجوانی به رشد کامل نمی‌رسد. این بدان معناست که کودکان در کنترل احساسات و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه دچار محدودیت‌هایی هستند.
  • کمبود تجربه و اطلاعات: کودکان با داشتن تجربیات اندکی نسبت به بزرگسالان، نمی‌توانند در بسیاری از موقعیت‌ها به درستی ارزیابی خطرات یا پیامدهای اعمال خود بپردازند. این مسئله باعث می‌شود که رفتارهایشان بیشتر تحت تأثیر احساسات و حالت‌های لحظه‌ای قرار گیرد.

۲. جنبه‌های روانشناختی و رشد شخصیتی

مسئولیت‌پذیری کودکان تنها به ساختار مغز آن‌ها برنمی‌گردد بلکه عوامل روانشناختی و اجتماعی نیز در این میان نقش دارند.

  • عدم رشد کامل شخصیت: شخصیت هر انسانی طی سال‌ها رشد و تجربه شکل می‌گیرد. کودکان هنوز در حال ساختن هویت شخصیتی خود هستند و بسیاری از ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی آن‌ها در حال تکامل است. این پویایی باعث می‌شود که رفتارهای آن‌ها نتواند به صورت ثابت و قطعی قابل پیش‌بینی باشد.
  • احساسات شدید و نوسانات خلقی: کودکان اغلب دچار تغییرات خلقی سریع هستند. احساساتی که در یک لحظه ممکن است به شدت بالا رود و در لحظه بعد کاهش یابد، می‌تواند منجر به رفتارهایی شود که بعداً قابل درک یا کنترل نباشند. این پدیده، خود بخشی از فرآیند یادگیری نحوه مدیریت احساسات است.

۳. تأثیر محیط و تربیت

یکی از عوامل کلیدی در شکل‌گیری رفتار کودکان، محیط اطراف و شیوه تربیت آن‌هاست.

  • تربیت و آموزش: نقش والدین، معلمان و سایر بزرگسالان در آموزش مهارت‌های اجتماعی و اخلاقی برای کودکان بسیار حیاتی است. کودکان اغلب رفتارهای خود را از مشاهده و تقلید یاد می‌گیرند؛ از این رو اگر بزرگسالان نقش الگوهای منفی ایفا کنند، کودکان نیز دچار خطاهای رفتاری مشابه خواهند شد.
  • تجارب محیطی: محیط‌های پرتنش یا پر از استرس می‌تواند بر رفتار کودکان تأثیر منفی بگذارد. در خانواده‌هایی که تنش‌های اجتماعی یا اقتصادی وجود دارد، کودکان ممکن است رفتارهای متفاوتی از آنچه که در محیط‌های مساعد مشاهده می‌شود، از خود نشان دهند.

۴. یادگیری اجتماعی و تکوین مهارت‌های زندگی

کودکان در مسیر یادگیری نحوه رفتار و تعامل اجتماعی قرار دارند. چند نکته کلیدی در این زمینه عبارتند از:

  • تجربه از طریق آزمون و خطا: کودکان با آزمون و خطا رفتارهای مناسب را فرا می‌گیرند. آن‌ها ممکن است چندین بار اشتباه کنند تا در نهایت به درک صحیحی از آنچه صحیح و غلط است، برسند.
  • یادگیری از بازخورد: بزرگسالان و معلمان نقش مهمی در ارائه بازخورد مثبت یا اصلاح رفتارهای نامناسب دارند. این فرآیند آموزشی به کودکان کمک می‌کند تا به مرور زمان رفتارهای خود را تنظیم کنند.
  • توسعه مهارت‌های تصمیم‌گیری: مهارت‌های تصمیم‌گیری در کودکان هنوز در مراحل اولیه رشد قرار دارد. آن‌ها به مرور زمان و با گذشت تجربه، یاد می‌گیرند چگونه گزینه‌های مختلف را بررسی کرده و تصمیمات بهتری بگیرند.

روانشناسی کودک

۵. عوامل فرهنگی و اجتماعی

در نظر گرفتن زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز بسیار اهمیت دارد، چرا که هر جامعه‌ای ارزش‌ها و باورهای خاص خود را دارد.

  • نقش فرهنگ در تعیین هنجارها: هر فرهنگی چارچوب خاص خود را برای رفتار در نظر می‌گیرد. در برخی فرهنگ‌ها، کودکان از سنین پایین به مسئولیت‌های مختلفی مشغول می‌شوند که ممکن است باعث شود آنان زودتر با مسئولیت‌های اجتماعی آشنا شوند؛ اما همچنان باید به این نکته توجه داشت که تکامل شناختی و احساسی آن‌ها کامل نیست.
  • تفاوت در برداشت‌ها: برداشت خانواده و جامعه از مسئولیت کودکان ممکن است متفاوت باشد؛ برخی معتقدند کودکان باید از همان ابتدا پاسخگو باشند و برخی دیگر باور دارند که زمان کافی برای رشد و یادگیری بدهند.

۶. نکات و حقایق جالب

برای درک بهتر این موضوع، برخی نکات و حقایق جالب در زیر به صورت موردی بیان شده است:

  • حقایق علمی:
    • مطالعات نوروساینس نشان داده‌اند که در کودکان، نواحی مغزی مربوط به کنترل تکانه‌ها بسیار کمتر فعال هستند. این موضوع نشان می‌دهد که میزان توانایی آنها در کنترل رفتار، در مقایسه با بزرگسالان کمتر است.
    • تحقیقات روانشناختی به این نتیجه رسیده‌اند که کودکانی که در محیط‌های حمایتی و بدون فشار بیش از حد رشد می‌کنند، احتمالاً در آینده رفتارهای اجتماعی بهتری از خود نشان خواهند داد.
  • نکات تربیتی:
    • استفاده از تنبیه‌های جسمی یا روش‌های تنبیهی شدید می‌تواند باعث ایجاد ترس و اضطراب در کودکان شود که این امر به نوبه خود تأثیر منفی بر روی رشد روانی آنان دارد.
    • تشویق مثبت، یعنی پاداش دادن به رفتارهای خوب، اثربخشی بیشتری در تربیت کودکان دارد زیرا آن‌ها می‌آموزند که چگونه از تعاملات مثبت بهره‌مند شوند.
  • جنبه‌های اجتماعی:
    • کودکان تحت تأثیر روابط اجتماعی خود با دوستان و همسالان رفتارهای مختلفی از خود نشان می‌دهند. این رفتارها بیشتر نتیجه تعاملات اجتماعی و یادگیری از دیگران است.
    • محیط‌های آموزشی که به جای تنبیه، بر یادگیری از اشتباه تأکید می‌کنند، به کودکان در تقویت مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری کمک شایانی می‌کنند.
  • نکات حقوقی و اخلاقی:
    • از دیدگاه حقوق کودکان، بسیاری از کشورها قوانین خاصی برای حمایت از حقوق و سلامت روانی آنان تدوین کرده‌اند که به وضوح نشان می‌دهد جامعه باید با دید حمایتگرانه به کودکان نگاه کند.
    • برخورد قانونی با رفتارهای ناپسند کودکان باید به گونه‌ای باشد که بیشتر به یادگیری و اصلاح رفتار کمک کند تا اینکه تنبیه صرفاً به منظور مجازات اعمال شود.

۷. نتیجه‌گیری و نکات کلیدی برای والدین و مربیان

با توجه به نکات بیان شده، می‌توان نتیجه گرفت که کودکان به دلیل عدم بلوغ کامل هم عصبی و هم روانشناختی، نمی‌توانند مسئول رفتارهای خود به همان اندازه بزرگسالان باشند. در عوض، نقش بزرگسالان در هدایت، آموزش و ایجاد یک محیط حمایتی بسیار حیاتی است. برخی نکات کلیدی برای والدین و مربیان عبارتند از:

  • صبورانه و با حوصله رفتار کنید: کودکان نیاز به زمان و فضای کافی برای یادگیری از اشتباهات خود دارند. صبر و صمیمیت می‌تواند به تقویت اعتماد به نفس آنان کمک کند.
  • استفاده از روش‌های آموزشی مثبت: به جای تمرکز بر خطاهای کودک، به ارائه بازخوردهای مثبت و راهنمایی‌های سازنده بپردازید تا کودک بهتر متوجه رفتار صحیح شود.
  • توجه به نیازهای عاطفی: ایجاد فضایی امن و عاطفی برای کودک، به او کمک می‌کند تا بتواند احساسات خود را به شیوه‌ای سالم بیان کند و از بروز بحران‌های رفتاری جلوگیری شود.
  • ایجاد قوانین واضح و منطقی: قوانینی که برای کودکان تعیین می‌شود باید منطقی، قابل فهم و مطابق با سن و سطح رشد آن‌ها باشد. قوانین بیش از حد سخت یا غیر منصفانه می‌تواند باعث افزایش تنش و مقاومت در کودکان شود.

نتیجه گیری

در نهایت، باید گفت که مسئولیت‌پذیری کودکان در واقع یک فرآیند تدریجی است. همانطور که آن‌ها رشد می‌کنند و تجربیات بیشتری کسب می‌کنند، به مرور زمان توانایی اداره بهتر رفتارهای خود را پیدا خواهند کرد. نقش بزرگسالان در این مسیر، نه تنها آموزش و پرورش صحیح است بلکه ایجاد محیطی امن و حمایتگرانه برای رشد فردی هر کودک می‌باشد. از این رو، به جای انتقاد و سرزنش، باید به کودکان فرصت یادگیری داد تا به صورت طبیعی و در قالب تجربه‌های روزمره، مهارت‌های اجتماعی و اخلاقی مورد نیاز را فرا گیرند.

 

link
روانشناسیکودکانمسئولیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up